از ميان متفکران عصر روشنگري ديدگاههاي ژان ژاک روسو در خصوص سازماندهي زندگي اجتماعي و مباني حقوقي دولت از اعتبار بيشتري برخوردار است. از اين رو الهامبخش انقلاب فرانسه و يکي از معماران دموکراسي غربي به حساب ميآيد. ايده قرارداد اجتماعي او در عين سادگي از چنان استحکام، ظرفيت و جامعيت برخوردار است که مباني آن ميتواند در طراحي، مهندسي، نظامهاي سياسي کشورهاي مختلف فارغ از تنوع فرهنگي و مشخصات تاريخي مردم آن مورد استفاده قرار گيرد.
انتخابات، گزينه تسليم يا تلاش براي تغيير
از ديدگاه روسو قرارداد اجتماعي پايه و اساس نظم اجتماعي است. هيات حاکمه از آن جهت مورد احترام است که بر پايه رضايت، مشارکت و اراده عمومي استوار ميباشد. برپايه قرارداد اجتماعي همه شهروندان در نهاد هيات حاکمه شريک بوده و آن را متعلق به خود ميدانند. بر اين اساس نوعي از مشارکت سياسي شکل ميگيرد که با نيروي مشترک افراد منافع جمعيت حفظ و صيانت ميشود.
هر کدام از شرکا وابسته به ديگري بوده و غير از خودشان از کسي اطاعت نميکنند. چراکه اطاعت از هيات حاکمه اطاعت از اراده و راي خود محسوب ميشود. اين اساس قرارداد اجتماعي است. هر يک از شرکا حقوق خود را در اختيار شرکت ميگذارد و چون هر يک از افراد به طور مساوي هستي خود را بخشيده است، وضع همه مساوي است و هيچ کس حاضر نميشود وضع عمومي ديگران را به هم بزند. پس از تشکيل اين قرارداد جمعيت اخلاقي واحدي جاي تک تک شرکا را ميگيرد و اراده جمعي در نهاد هيات حاکمه متجلي ميشود و تعهد متقابل هيات حاکمه و افراد بهوجود ميآيد. هيات حاکمه وابسته به افراد جزئي از هيات حاکمه محسوب ميشوند چون اراده همه در هيات حاکمه جمع است. همه از هيات حاکمه اطاعت ميکنند، اصل اين است که هر يک از افراد با خود عهدي بسته است که طبق آن آزادي فردي را کنار گذاشته و آزادي اجتماعي را کسب ميکند.
انتخابات و حق راي را مکانيسمي براي اجراي قراردادهاي اجتماعي معرفي ميکند. قانون اساسي ايران در اصل 56 اين مباني را مورد تاييد قرار ميدهد. (حاکميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاکم كرده است، هيچکس نميتواند اين حق الهي را از انسان سلب کند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي که در اصول بعدي آيد، اعمال ميکند.)
اين برداشت از حق حاکميت ظرفيتهاي بسيار زيادي براي شرکت مردم در انتخابات ايجاد ميکند ولي مکانيسمهاي اجراي اين اصل به نحوي طراحي و مديريت شده است که براي بخش قابل توجهي از واجدين شرايط شرکت در انتخابات انگيزه مشارکت فعال در حق تعيين سرنوشت خود ايجاد نميکند. بخشي از آگاهترين اقشار جامعه به عنوان اعتراض به نحوه برگزاري، نظارت و مديريت انتخابات پاي صندوق راي حاضر نميشوند. شگفتانگيز اينکه متوليان برگزاري انتخابات بررسي آسيبشناسانه موضوع را مورد توجه قرار نداده و در مسير ايجاد انگيزه و اشتياق به رفع موانع موجود نميپردازند و به نظر ميرسد که حداقل بخشي از جريانهاي سياسي علاقهمند به مشارکت فعال و حداکثري مردم در انتخابات نبوده و از نتايج ناشي از حضور حداقلي مردم خشنود هستند. شگفتآور اينکه دارندگان آراي خاموش در اعتراض به اين سياست عملا موجب تقويت و استمرار آن ميشوند، چراکه صداي اعتراض آنها فقط در گوش خود ميپيچد و هيچ تغييري در رفتار مخاطبان اعتراض ايجاد نميکند. به نظر ميرسد که عملا آراي خاموش در خدمت منافع جرياني قرار ميگيرد که آراي نسبتا ثابتي در بخشي از گروههاي اجتماعي دارند، گويي که قرارداد نانوشته بين اين دو وجود دارد. مشکل ديگر دارندگان آراي خاموش اين است که آنها هيچ امکاني براي تاثيرگذاري مثبت بر روند حرکتهاي اجتماعي در اختيار ندارند، آراي خاموش از توان سازماندهي نيز برخوردار نيست به رغم اينکه عدم مشارکت فعال آنها در انتخابات به خاطر اعتراض به وضعيت موجود است، هيچ برنامهاي براي تغيير وضعيت پيشنهاد نميکنند. خوشبينانهترين برداشت از رفتار آنها اين است که به قضا و قدر دل بستهاند و بدترين برداشت ايجاد تغييرات را فراتر از توان و سازوکارهاي ملي ارزيابي کرده يا دل در گرو حرکتهاي راديکالي سپرده يا اينکه کلا مايوس و نااميد بوده و انگيزه حرکت را از دست دادهاند. با هر تعبير و تفسيري از اين رفتارها يک چيز مسلم است و آن اينکه برخورد دارندگان آراي خاموش يا حداقل بخش وسيعي از آنها در قبال سرنوشت خود و کشورشان مسوولانه و سازنده نيست چراکه هيچ ظرفيت و فرصتي براي توسعه تدريجي کشور (در زمينه اقتصادي، سياسي، مدني) فراهم نميکند. در مقابل حضور فعال درانتخابات حداقل در فصل داغ آن فرصتهايي را بهشرح زير بهوجود ميآورد:
1- فرصت طرح مشکلات و مسائل کشور به صورت گسترده و تقويت گفتمان اصلاحات و ارتقاي سطح آگاهيهاي عمومي
2- فرصت ايجاد جنبوجوش و کسب تجربه سياسي براي نسل جوان
3- فرصت رقابت بين نيروهاي داخلي حاکميت که فضاي مناسبي براي نيروهاي خارج از حاکميت براي طرح مطالباتشان فراهم ميکند
4- فرصت تقويت شيوه مدني و مسالمتآميز مبارزات اجتماعي
5- فرصت آشکار کردن وزن نيروهاي اجتماعي طرفدار تغيير و منظورشدن وزن اين آرا در محاسبات کانديداها
6- رقابت کانديداها براي جلب اين آرا بهتدريج نيروهاي مستقل طرفدار تغيير را به صورت يکي از بازيگران اصلي صحنه سياست ميکند و آنها بين اصلاحطلبان و محافظهکاران داوري کرده و نتيجه اينکه در يک جريان فعاليتمدني و سياسي موجب تعديل مواضع نيروها شده و موقعيت جريان مستقل مستحکم ميشود
7- با شرکت در اين انتخابات فرصت چرخش در قدرت سياسي فراهم شده و از تمرکز اعضاي قدرت جلوگيري ميشود و تکثير نيروها موجب پلوراليسم سياسي ميگردد و تقسيم هر جريان سياسي داخل حاکميت به طيفها و نيروهاي بيشتر بهتدريج شرايط پلوراليسم سياسي فراهم ميشود.
در مقابل فرصتهاي (حتي اندک و محدود) که مشارکت فعال در انتخابات را فراهم ميکند، عدم مشارکت فعال پاداشدادن به مسببان وضعيت موجود است و اين امر خلاف حکم عقل است چراکه در مقابل دو گزينه استمرار وضعيت موجود و تلاش براي تغيير آن (هر چند با شانس و احتمال اندک ) گزينه استمرار وصف موجود انتخاب ميشود.اگر استدلال اين باشد که هيچ يک از گزينهها مطلوب نيست و به اين جهت نبايد تن به انتخابات داد، چراکه شرکت در اين پروسه موجبات انتخابات غيرعادلانه و آزاد و غيرمنصفانه را مشروعيت ميبخشد. در پاسخ بايد گفت که ميزان مشروعيت انتخابات به رعايت استانداردهاي پذيرفته شده در کشورهاي دموکراتيک بستگي دارد و انتخابات بين گزينههاي متفاوت که هيچيک مطلوب نبوده آن هم در فضايي که موازين انتخابات آزاد رعايت نميشود، نه از ديد مردم ايران و نه از ديد ناظران بيطرف، اعتبار بخشيدن به شرايط غيردموکراتيک نيست. چراکه رفتار شرکتکنندگان در انتخابات با توجه به محدوديتها و امکان حق انتخاب معني و تفسير ميشود. انتخابات بين گزينهاي که در دورترين نقطه مطالبات انتخابکننده و کسي که به نسبت گزينه اول در نزديکترين نقطه به مطالبات انتخابکننده قراردارد. يک انتخاب عقلاني است که تنها پيامش اين است که انتخاب کننده با توجه به امکان انتخاب، بهترين گزينه را انتخاب ميکند. بنابراين به نسبت وجود فضاي مناسب او به نقطه مطلوب نزديکتر شود. اما عدم شرکت در انتخابات ما را در وضعيت فعلي، که دورترين فاصله را با نقطه مطلوب ما دارد، متوقف ميکند و هيچ اميد و انگيزهاي براي حرکت ايجاد نميکند، در حالي که دور شدن از اين گزينه فيالنفسه يا هر نتيجهاي يک حرکت محسوب ميشود. گزينه مطلوب من کسي است که دغدغه اصلي او توسعه پايدار و فراگير ايران باشد.
تامين حقوق مادي و معنوي هر ايراني صرفنظر از تعلقات سياسي، اجتماعي، مذهبي او هدف اصلي تصاحب پست رياست جمهوري باشد، در تحقق بخشيدن اين امر از شايستگي و قابليت لازم برخوردار باشد. با توجه به فضاي موجود هيچ يک از گزينههاي در صحنه انتخابات در نقطه مطلوب من قرار ندارد. اما فاصلههاي آنها از نقطه مطلوب من يکسان نيست به عبارت ديگرآنها همگي در يک نقطه قرار ندارند. رئيسجمهوري فعلي دورترين فاصله را با نقطه مطلوب من دارد و آقاي کروبي با توجه به عملکرد وي در دفاع از حقوق شهروندي فعالان مدني، سياسي، صنفي در نزديکترين فاصله تا نقطه مطلوب من قرار دارد. راي من به ايشان داراي دو بعد سلبي و ايجابي است، در بعد سلبي من اعتراض خود را به وضعيت موجود و پايان دادن به آن نشان ميدهم و در بعد ايجابي حرکت به سوي نقطه مطلوب در حد امکانات محدود موجود را به نمايش ميگذارم. بين گزينه تسليم به شرايط موجود يا تلاش براي تغيير، گزينه دوم را انتخاب ميکنم.
بلوغ سياسي
مسعود سلطانيفر
گفته ميشود در نظامهاي سياسي توسعه يافته دنيا كه يكي، دو قرن از استقرار دموكراسي در آنها ميگذرد بازيگران عرصه سياسي ضمن رعايت و احترام به حاكميت ملي و امنيت ملي كشورشان در صحنههاي مختلف با يكديگر به رقابت برخاسته و سعي در كسب قدرت، حفظ قدرت و بسط قدرت با استفاده از ابزارهاي مدرن و رعايت حقوق و آزاديهاي شهروندان خود كنند.
بديهي است احزاب، رسانههاي آزاد و مستقل و نهادهاي مدني و سازمانهاي غيردولتي بهعنوان مهمترين ابزار در اين راستا تلقي شده و مورد استفاده سياستمداران در منازعات سياسي قرار ميگيرند. احزاب و شخصيتهاي سياسي و تاثيرگذار با اعلام برنامههاي خود براي مديريت توسعه كشور در ابعاد مختلف سعي در جذب هواداران بيشتر و آراي مردم در رقابتهاي انتخاباتي كرده و با استفاده از روشهايي تلاش در ايجاد مقبوليت بيشتر در جامعه كنند. در اين فرآيند طرفين رقابت سياسي با بلوغي كه حاصل صدها سال استقرار دموكراسي است يكديگر را تحمل كرده و با ارائه نظرات و انديشههاي خويش در يك فضاي كاملا آزاد و دموكراتيك از تخريب و رفتارهاي خلاف ارزشهاي اخلاقي جامعه خودداري و بر روشهاي ايجابي و ارائه توانمنديها و ظرفيتهاي حزب؛ گروه و تفكر سياسي خود متمركز ميشوند. بعضا چنانچه در اين فرآيند اقدام خلاف اخلاق و تخريبي صورت بپذيرد بهدليل بلوغ سياسي جامعه تاثير منفي آنرا در گرايش و قضاوت مردم به سرعت مشاهده و مجبور به پرداخت هزينههاي سنگين سياسي براي جبران آن ميشوند.
خوشبختانه در ايران امروز ما پس از 2500 سال ابتدا در حاليكه تنها 30 سال از عمر نظام مردمسالاري با محتواي ديني ميگذرد نشانههاي اين بلوغ سياسي را بهويژه در مردم مشاهده ميكنيم و من فكر ميكنم در اين رابطه به دستاوردهاي بزرگي رسيديم. در وقايع اخير سياسي كشور كه با آغاز رقابتهاي رياست جمهوري دهم در كشور بين كانديداها و احزاب و گروههاي سياسي مختلف حامي آنها توام شده شاهد ظهور و بروز رفتارهاي سياسي توسعهيافته و اخلاقي مردم و اكثر احزاب و گروههاي سياسي حاضر در صحنه بوديم اگرچه برخي از كانديداها و طرفداران آنها بداخلاقيها و تخريبهاي خارج از شئون جامعه از خود بروز داده و موجب نفرت اكثريت جامعه و محكوم كردن اقدام آنها شد ولي مردم نشان دادند كه به مانند بسياري از صحنههاي دفاع از حريم نظام و انقلاب از مسوولان و مديران جامعه پيشگامتر و رشديافتهتر هستيم. در شبهاي گذشته در بسياري از ميادين و خيابانهاي تهران و شهرهاي بزرگ كشور از ساعات اوليه تا نيمههاي شب شاهد حضور طرفداران كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري در مقابل ستادها و نقاط پررفتوآمد بوديم كه با روشهاي مسالمتجويانه، غيرخشونتآميز در نزديكي و مجاورت يكديگر به تبليغ انديشه، حزب و كانديداي مورد نظر خود پرداخته و بدون كمترين درگيري و برخورد نظر مخالف را تحمل و سعي در ارائه برنامهها و توانمنديهاي فرد مورد نظر دارند، سعهصدر و خويشتنداري نيروهاي انتظامي و تلاش براي تسهيل در عبور و مرور و جلوگيري از خشونتهاي محدود احتمالي و حفظ حقوق مردم نيز قابل احترام و ستايش است كه اميدواريم اين فضا در چند روز آينده نيز استمرار يافته و بلوغ سياسي موجود به اعتبار سياسي انتخابات بيفزايد.
بلوغ سياسي
كانديداهاي محترم نيز بايد با تبعيت از حركت رشديافته سياسي مردم دست از تخريب و پروندهسازي براي رقبا و طرفداران برداشته و كمك كنند تا بر شكوه اين حركت مردم افزوده شود. در سالهاي گذشته كه در برخي موارد متاسفانه شاهد بروز درگيريهاي خياباني بين رقباي سياسي و طرفداران آنها بوديم همواره آرزو ميكرديم در ايران روزي فرا برسد كه در منازعات سياسي با روشها و ابزارهاي مدرن رقابت كنيم و از كشمكشها و برخوردهاي فيزيكي و محروم كردن مردم از جريان اطلاعات آزاد پرهيز كرده و اجازه بدهيم مردم شريف ايران با آگاهي بيشتر و وقوف كامل راه بهتر و سرنوشت مطلوب مورد نظر خود را انتخاب و از تحميل عقيده و محدود و محروم كردن كانديداها از امكانات يكسان با روشهاي متحجرانه خودداري شود. ظاهرا نشانههاي تولد اين مولود زيبا را در اين انتخابات مشاهده ميكنيم بايد مسوولان برگزاري و نظارتي انتخابات در روز اخذ راي بهگونهاي عمل كنند كه راي واقعي مردم سرنوشت آينده آنها را رقم زده و هرگونه شائبه طرفداري از يك كانديداي خاص را از ذهن مردم دور كند. بلوغ سياسي بهوجود آمده در نسل جديد اگر تنها دستاورد برنامهريزيهاي فرهنگي و سياسي باشد كه از سال 76 در دوم خرداد آغاز و در تلاطم حوادث و وقايع سياسي 12 سال گذشته نهاديه شده و زيربناي تشكيل جامعه مدني در ايران است دستاوردي بزرگ و مبارك است كه با تمام توان بايد از حريم آن حفاظت كرد (اليس جمع بقريب)
گزارش اعتمادملي از مناظره كروبي – احمدينژاد پرسشهاي كروبي بيپاسخ ماند
مناظره بزرگ تلويزيون درباره انتخابات رياستجمهوري، شنبه شب بين مهدي كروبي و محمود احمدينژاد رخ داد. ميليونها ايراني از ساعت 10:30 تا 12 شب، ميخكوب پاي جعبه جادوي خود نشستند و حيرتزده به سخنان مردي كه رئيسجمهور آنهاست و در تلاش بود با ارائه آمار و ارقام كاهش تورم را نشان دهد و نرخ بيكاري را پايين اعلام كند، خيره شدند. تعجب آنها زماني دو چندان شد كه احمدينژاد ادعا كرد پولي ندارد و ستادي ندارد اما اين روزها، بنرهاي بزرگ تبليغي او در سطح شهر افزايش يافته است. با اين حال مناظره بزرگ شنبه شب، مناظره عدم پاسخگويي احمدينژاد به سوالات رقيب انتخاباتي خود، مهدي كروبي بود.
محمود احمدينژاد به زعم برخي از رسانههاي داخلي و نظرسنجيهاي صورت گرفته در اينترنت، نتوانست پيروز رقابت با كروبي باشد. سايت عصر ايران اعلام كرد مناظره صورت گرفته باعث شد آراي بيشتري به سوي كروبي روانه شود. مناظره با طرح دو پرسش از سوي مهدي كروبي آغاز شد. مهدي كروبي از او پرسيد كه ماجراي هالهنور چه بود كه روزي كه از آمريكا بازگشتيد آن را براي آيتالله جواديآملي نقل كرديد و فيلم آن نيز موجود است. سوال دوم نيز ارجاعي بود به سفري كه احمدينژاد به كشور عراق داشت و در آنجا ادعا كرد آمريكاييها درصدد دزديدن او بودند. احمدينژاد البته در وقتي كه در اختيار داشت، پاسخ هيچ يك از مطالب كروبي را نداد. او گفت ترجيح ميدهد به جاي پاسخ به آن سوالات، به ارائه آمار بپردازد.
سپس با جداول و آمارهاي مختلف، تلاش كرد كه دولت خود را از بيكاري در تورم مبرا كند و نشان دهد كه كشور در اين مدت با رشد اقتصادي همراه بوده است. او البته به كروبي گفت: «2 ادعا مطرح كرديد كه در ادعاي اول ساختگي بودن آن كاملا مشخص و معلوم است» درخصوص دوم نيز هيچ پاسخ روشني ندارد كه چرا گفته است آمريكاييها ميخواستند او را ترور كنند. تنها گفت: «به نخستوزير عراق هم گفتهام كه اگر آن را تكذيب كنند، اسناد آن را منتشر خواهم كرد.» مناظره آنطور كه پيشبيني ميشد، داغ و جذاب بود. مهدي كروبي در واكنش به آمارها و جداولي كه احمدينژاد ارائه ميداد و وضعيت ايران را گلستان ميخواند، گفت:«شما فكر ميكنيد من از بيابان آمدهام و اصلا اطلاعاتي ندارم؟ بنده 16 سال در مجلس بودم. شما زماني كه بخشدار ماكو و فرماندار خوي بوديد، من با آمار و ارقام سروكار داشتم. چرا تمام آمار و ارقام كارشناسان و ديگران، خلاف گفتههاي شما را اثبات ميكند؟» كروبي با تاكيد به احمدينژاد گفت:«بانك مركزي خود شما اعلام كرده است كه تورم 25 درصد است. شما اين روزها ميآييد و اعلام ميكنيد كه 14 درصد است. اين محاسبات عجيب چيست؟» كروبي به طنز به احمدينژاد گفت: تورم، خيالات و توهم نيست. با شكم و زندگي مردم سروكار دارد و اين را ننهجون و مادرم نيز ميفهمند.» او فاش كرد كه عزتالله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما يك بار گفته بود كه گوشت كيلويي 6 هزار تومان است اما دولت ميگويد به مردم اعلام كنيد 4هزار تومان است.
كروبي سپس به احمدينژاد گفت: «شما آماري ارائه ميدهيد كه گويا ايران گلستان شده است ولي كارشناسان ميگويند نرخ بيكاري رشد داشته و خلاف آمار شما سخن ميگويند.» او همچنين احمدينژاد را به پرسش گرفت و گفت كه «مگر شما رئيسجمهور اين مملكت نيستيد؟ مگر نبايد از حق مردم دفاع كنيد؟ چرا وقتي 2 هزار نفر را ردصلاحيت كردند، حرفي نزديد و از مردم دفاع نكرديد؟ همين مجلس اصولگرا نيز با شما مشكل دارند تاجايي كه آقاي لاريجاني رئيسمجلس، نامه شما را طنز سياسي خواند.» كروبي سپس به اعطاي وام به صادق محصولي پرداخت و گفت:«به دستور شما (احمدينژاد) 40 ميليارد تومان وام دادند به آقاي محصولي بايد يك كميته تحقيق و حقيقتياب تشكيل شود و ببينيم حرفهاي شما درست است يا نه. چرا ديوان محاسبات ميگويد يك ميليارد دلار در دولت گم شده است؟ شما ميگوييد اشتباه شده است اما آنها دوباره اين موضوع را مطرح كردند. چرا ميگويند 300 ميليارد تومان در زمان شما كه شهردار تهران بوديد گم شده و چندبار كه عدهاي خواستند بررسي كنند، جلوي آن گرفته شد؟ در پروند اردبيل نيز خود قوه قضائيه ميگويد جلوي آن را گرفتيم.» احمدينژاد در فرصت به دست آمده، در ابتدا به ماجراي صادق محصولي وزير كشور پرداخت و گفت كه اگر شما سندي داريد كه به دستور من به آقاي محصولي 40 ميليارد داده شده است، سند خود را به قوهقضائيه بدهيد. او اين حرفها را بازي تبليغاتي خواند. سپس به ماجراي مسووليت خود در شهرداري تهران اشاره كرد كه «اگر در دوران مسووليت من چه در دولت، چه در استانداري و چه در شهرداري كسي يك ريال سند تخلف داشت هزار دفعه آن را اعلام ميكرد.» او سپس چندبار تلاش كرد با طرح اتهام به كروبي و با نام بردن از شهرام جزايري، به جاي اينكه به سوالات پاسخ دهد، توپ را به زمين حريف پرتاب كند.
كروبي در ادامه اين مناظره به دفاع از خانم زهرا رهنورد همسر ميرحسين موسوي پرداخت و با انتقاد از رفتار احمدينژاد كه عكس زهرا رهنورد را در تلويزيون نشان داده بود، گفت: شما با شخصيتي مانند مهندس موسوي راجع به يك خانم سوال ميكنيد و ميگوييد بگم يا نگم. در حاليكه خانم رهنورد قبل از انقلاب شناختهشدهتر از آقاي موسوي بود. در شب مناظره شما و مهندس موسوي پيش خودم گفتم قضيه چيست فكر كردم ميخواهيد راجع به مساله خانم زهرا بنييعقوب بپرسيد. يا درباره آقاي هاشمي، شما خودتان در گذشته تعاريف بلندبالايي از ايشان كرده بوديد حالا يك چيز ديگري ميگوييد. كروبي در ادامه بحث را به سياستخارجي احمدينژاد كشاند. او گفت: شما ميگوييد سياستخارجي ما غوغا كرده. اين چه غوغايي است كه شما وقتي تبريك هم به ديگر كشورها ميگوييد جوابتان را نميدهند؟ ميگوييد ما به حياطخلوت آمريكا در كشورهاي لاتين راه پيدا كردهايم، اين چه حياطخلوتي است كه رابطه ما با همه جا به هم خورده است؟ امروز وقتي شما به برخي جاها ميرويد، بياحترامي به شما ميشود. اين براي ما تلخ است. اين چه بركتي دارد كه ميگوييد داريد جهان را مديريت ميكنيد؟ ميگوييد تا به حال 100 كشور از ما خواستهاند الگوي مديريتي خود را در اختيار آنها قرار دهيم، اولا الگوي مديريت ما چيست كه دنيا شيفته آن شده و 100 كشور خواهان آن هستند؟ 20 كشور را نام ببريد. در ادامه احمدينژاد بيآنكه به سوالات كروبي پاسخ دهد، مدعي شد كه در روزنامه اعتمادملي، عكس همسر او را چاپ و به وي توهين كرده است. در حالي كه نهتنها چنين مطلبي در روزنامه اعتمادملي چاپ نشده بلكه مطلب موردنظر احمدينژاد در روزنامه ديگري به نام اعتماد چاپ شده است. با اين حال احمدينژاد تاكيد كرد كه ايران در حال حاضر قويترين ديپلماسي را دارد و از آن نيز حمايت كرد. كروبي در ادامه در خصوص اينكه احمدينژاد ادعا كرده بود به هيچ جريان و گروهي وابسته نيست، از آيتالله مصباحيزدي، احمد جنتي، حسين شريعتمداري، محمدرضا نقدي، صفارهرندي به عنوان كساني كه حامي او و از جريان او هستند نام برد و گفت: «حتي آقاي جنتي حق استاد و شاگردي را نيز فراموش ميكند و ميگويد نوشتههاي شما بايد مثل نوشتههاي امام در كتابها تدريس شود.»
كروبي در پايان مناظره خود نيز خاطرنشان كرد كه چرا احمدينژاد ميخواسته 700 ميليون دلار از پول دولت را به يك آقايي بدهد كه رهبري جلوي آن را گرفته است؟ و ماجراي آقاي عليآبادي و اطرافيان او چيست كه اين روزها خيلي مطرح است؟
مناظره داغ كروبي و احمدينژاد، با سخنان احمدينژاد پايان يافت. او در وقت پاياني خود خطاب به مردم گفت كه سفرهاي استاني و نظارتهاي خود را ادامه ميدهد.
ادامه در صفحه 4
پرسشهاي بيپاسخ كروبي از احمدينژاد
اعتمادملي از سياستمداران نيروهاي چپ و راست پيرامون اين مناظره نظرخواهي كرد. عموم افراد به احمدينژاد انتقاد كردند و آمارهاي او را غيرواقعي دانستند.
40 پرونده عليه احمدينژاد در دادگستري
قائم مقام حزب مشاركت مناظره كروبي و احمدينژاد را مناظرهاي خوب ناميد و با بيان اينكه كروبي براي اين مناظره آماده شده بود، گفت: كروبي در اين مناظره، يك هدف را دنبال ميكرد كه خوشبختانه به آن رسيد. عبدالله رمضانزاده درباره هدف كروبي توضيح داد. كروبي ميخواست ثابت كند آنچه كه دولتمردان نهم ميگويند، با واقعيت سازگار نيست و آنها حتي به گفتههاي خود پايبند نيستند و اظهارات خود را تكذيب ميكنند. سخنگوي دولت اصلاحات در ادامه به پرسشهاي مكرر كروبي از احمدينژاد درباره پرونده اردبيل اشاره كرد و گفت: پرونده اردبيل واقعيت دارد. حتي موسويلاري، وزير كشور وقت حاضر نبود حكم شهردار شدن احمدينژاد را صادر كند اما در نهايت حكم شهردار شدن احمدينژاد با فشارهاي سنگين صادر شد. رمضانزاده با افشاي بخشي از تخلفات احمدينژاد در شهرداري اظهار داشت: 40 پرونده در زمان حضور احمدينژاد در شهرداري عليه وي در دادگستري تشكيل شد كه هيچگاه به آنها رسيدگي نشد زيرا احمدينژاد به احضاريهها توجهي نميكرد و حاضر به حضور در دادگستري نشد.
نبايد به اعتماد مردم چوب حراج زد
حجتالاسلام ابراهيمي، عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز هم نارضايتي خود را از روند برگزاري مناظرهها اعلام كرد و گفت: بنده، فكر ميكنم كه بهتر بود كانديداها به جاي به چالش كشاندن يكديگر، به ارائه برنامههاي خود براي آينده كشور ميپرداختند. وي با اشاره به اينكه نظام ما مبتني بر اسلام و قانون اساسي هم ميثاق ملي ماست. ادامه داد در اين نظام كه رهنمودهاي امام (ره) و مقام معظم رهبري همواره راهنماي راه است و تعاليم ديني مبناي كارها قرار ميگيرد، فردي كه ميخواهد رئيسجمهور شود بايد به ارائه برنامه بپردازد و به فكر چارهانديشي براي مشكلات مردم در حوزههاي سياست داخلي، خارجي، اقتصادي، فرهنگي، دفاعي و اميني باشد. ابراهيمي به كانديداها توصيه كرد: نظرات و سياستها و روشهاي خود را در راستاي چشمانداز 20 ساله و سياستهاي كلان نظام كه از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ شده است و همچنين برنامه پنجم توسعه كه در شرف تقديم به مجلس است، بيان كنند تا نفعي هم به مردم برسد. وي با طرح مسائل شخصي ديگران در خلال مناظرهها را امري ناپسند عنوان كرد و با اشاره به اينكه سرمايه اجتماعي بر دو محور است، محور اول را اسلام، دين، قرآن، معارف اسلامي و اهلبيت و محور دوم را اسلاميت و جمهوريت ناميد و گفت: جمهوريت نظام براساس اعتماد است مردم بايد به مسوولانشان اعتماد كنند زيرا امام(ره) هم با تكيه بر حضور مردم و اعتماد آنها توانست انقلاب را پايهريزي كند. مردم به او اعتماد داشتند و در راستاي همين اعتماد بود كه فرزندانشان را به جبهه فرستادند بنابراين نبايد به اين اعتماد و سرمايههاي اجتماعي چوب حراج زد. عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز سرمايههاي اجتماعي را حاصل رنج و صبر علماي متدين دانست و اظهار داشت، اصل مناظرات ارزشمند و خوب است اما آنچه كه رخ داد، مقصود نبود و گامهاي كمي در راستاي اين مقصود برداشته شد. ابراهيمي با تاكيد بر اينكه در مناظرهها نبايد به دنبال ايجاد چالش و تعرض به حيثيت افراد بود، تاكيد كرد: با ايجاد چالش و تعرض به حيثيت افراد به نظام خسارت وارد ميشود. بنابراين يك پست رياستجمهوري به صدمه زدن به نظامي كه به گفته حضرت امام اوجب واجبات است، نميارزد و مردم را به نظام بدبين و دشمنان را خوشحال ميكند. عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز تصريح كرد: مناظره براي شفافسازي امري پسنديده است اما متاسفانه شاهديم كه به شكستن حريمها انجاميد.
افشاي واقعيات اجلاس عربي
سفير سابق ايران در لبنان هم با اظهار تاسف از سخنان احمدينژاد در مناظره با كروبي و بهويژه در بخشي كه مربوط به حضور احمدينژاد در اجلاس سران كشورهاي حاشيه خليج فارس بود، گفت: احمدينژاد با يك تفسير در لغتي عربي سعي در منحرف كردن افكار كرد. محمدعلي سبحاني حضور احمدينژاد در اين اجلاس را از چند جهت داراي ايراد دانست و توضيح داد: اصولا مشاركت در چنين اجلاسي كه در زمان جنگ و براي مقابله با ايران تشكيل شد نيازمند اخذ امتيازات يا درآمدهايي از سوي رئيسجمهور بود كه متاسفانه احمدينژاد توجهي نكرد. وي با ارائه 14 پيشنهاد از سوي احمدينژاد به شركتكنندگان در اجلاس كشورهاي حاشيه خليج فارس اشاره كرد و گفت: شركتكنندگان اعتنايي به اين پيشنهادات نكردند و آن را در دستور بررسي قرار ندادند كه وهن به رئيسجمهو ما بود. سفير سابق ايران در لبنان در ادامه خاطر نشان كرد: احمدينژاد در اين اجلاس در رديف دوم نشست و در جلوي او رئيسجمهور يك كشور عربي قرار داشت كه اين مساله بهخوبي در تصاوير موجود است. سبحاني به توضيح احمدينژاد در مورد واژه خليج عربي همه اشاره كرد و گفت: برخي متخصصان عربي معتقدند واژه عربي به كشورها برميگردد و برخي ديگر ميگويند مربوط به خليج است. اما احمدينژاد بايد به اين مساله حساس ميشد تاكنون ديپلمات يا مسوولي ايراني حاضر به نشستن در محلي نشده است كه از چنين واژهاي استفاده شده باشد. اين كارشناس سياست خارجي نتيجهگيري كرد آقاي احمدينژاد به جاي پاسخگويي به فراكني ميپردازد و به سوالات كروبي پاسخي نداد. متاسفانه ايشان متانت و وقار را رعايت نميكنند.
فقط اظهار تاسف ميكنيم
محسن غرويان، عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز درباره مناظره كروبي و احمدينژاد اينگونه اظهار عقيده كرد: من احساس ميكنم كه اين مناظرهها، فضاي انتخابات را از حد مطلوب اخلاقي خارج ميكند. وي در پاسخ به اين سوال كه در مناظره كروبي و موسوي با احمدينژاد شاهد بوديم كه تنها يك طرف به توهين و ارائه آمار دروغ پرداخت، گفت: تا پايان زمان انتخابات تنها اظهار تاسف ميكنيم و سپس نظراتمان را اعلام خواهيم كرد. قائممقام جمعيت ايثارگران كه از حاميان سرسخت احمدينژاد است با دفاع از اظهارات كانديداي مورد نظر خود گفت: احمدينژاد به صورت اثباتي و منطقي سخن گفت اما ظاهرا كروبي داراي اطلاعاتي بود كه از بيرون به وي داده شده بود و بهطور كلي آمادگي مناظره نداشت. لطفالله فروزنده در پاسخ به اين سوال كه چرا احمدينژاد در مورد پرونده اردبيل نظري نداد؟ اظهار داشت: چيزي نبود كه بخواهد بگويد. احمدينژاد مشكلي ندارد و اعلام كردند كه اگر چيزي هست علني كنند. فروزنده در واكنش اعتماد ملي به اشتباه احمدينژاد در اعلام چاپ تصوير همسرش در اين روزنامه اشاره كرد و گفت: ما خبر نداريم بنابراين قضاوت نميكنيم. قائممقام جمعيت ايثارگران در پايان خاطرنشان كرد: كروبي در اين مناظره دچار مشكل شد و به موارد مانندي شهرام جزايري و داراييهايش نتوانست پاسخ دهد.
سياستهاي كلان كشور با نظر رهبري است
سخنگوي حزب مشاركت هم با تقدير از سعهصدر كروبي در مواجهه با احمدينژاد گفت: برخوردهاي احمدينژاد صحيح نيست. او آمارهايي را ارائه داد كه با آمارهاي نهادهايي مانند بانك مركزي هماهنگي نداشت. بهعنوان مثال تورم را 15 درصد عنوان كرد اما بانك مركزي 25 درصد گفته بود. آيا احمدينژاد به فكر مردم نيست. حسين كاشفي به بخشي از اظهارات احمدينژاد مبني بركاهش تورم اشاره كرد و گفت: كدام كالا ارزان شده است؟ احمدينژاد بايد اعلام كند كه نرخ كدام نياز اساسي مردم رو به كاهش رفته است؟ اگر ارزان نشده پس چرا ميگوييم تورم كاهش يافته است؟ آيا قدرت خريد مردم بالا رفته است. وي داشتن اخلاق و صداقت را از ويژگيهاي فردي دانست كه ميخواهد رئيسجمهور شود و ادامه داد احمدينژاد در رابطه با سياست خارجي ميگويد كه بهترين وضع را داريم اما مردم چيز ديگري را ميبينند و ميفهمند ادعاهاي احمدينژاد صحت ندارد. كاشفي همچنين اشاره احمدينژاد به اتفاقاتي كه در گذشته رخ داده است را نادرست خواند و گفت: هر تصميمي در مسائل هستهاي گرفته شده است با اطلاع رهبري بود. اما متاسفانه احمدينژاد نظام را زير سوال ميبرد. او به بسياري از بحرانها اشاره ميكند كه در زمان امام و رهبري رخ داده است و تمام دولتهاي گذشته را زير سوال ميبرد. مگر خود اين آقا در دولتهاي گذشته استاندار و فرماندار نبوده است. سخنگوي حزب مشاركت البته انتقادي را هم متوجه كروبي ميداند و گفت: زمانيكه احمدينژاد به استفاده كروبي در كارشناسان اشاره كرد كروبي نبايد ساكت ميماند. همه بايد از كارشناسان استفاده كنند. مشكلات فعلي كشور همه ناشي از اين است كه يك نفر خود را كارشناس همه مسائل ميداند و نظرات خود را اجرا ميكند.
پرسشهاي كروبي از احمدينژاد
1- ماجراي هاله نور چه بود.
2- ماجراي ترور شما در عراق چه بود كه گفتيد آمريكاييها ميخواستند من را ترور كنند.
3- چرا وقتي بانك مركزي ميگويد تورم 25 درصد است شما ميگوييد 14 درصد است؟
4- رئيس صداوسيما گفت دولت ميگويد گوشت كيلويي 6هزار تومان را 4 هزار تومان اعلام كن.
5- چرا وقتي 2هزار نفر ردصلاحيت شدند، شما بهعنوان رئيسجمهور اعتراض نكرديد؟
6- چرا دو مجلس هفتم و هشتم كه اصولگرايان آن را اداره ميكنند با شما مشكل دارند؟
7- به دستور شما 40 ميليارد تومان به آقاي محصولي وام دادند.
8- چرا ديوان محاسبات ميگويد يك ميليارد در دولت گم شده اما شما رد ميكنيد آنها بر حرف خود اصرار دارند؟
9- 300 ميليارد تومان در زمان شهرداري شما در تهران گم شد. چرا جلوي بررسي آن را گرفتيد؟
10- ماجراي نفت اردبيل چه بود كه قوه قضائيه گفت جلوي آن را گرفتيم؟
11- چرا در گذشته عبارات بلندبالايي در تعريف آقاي هاشمي ميگفتيد و امروز سخن ديگر ميگوييد؟
12- شما ميگوييد سياستخارجي ما غوغا كرده. اين چه غوغايي است شما تبريك هم كه ميفرستيد جوابتان را نميدهند.
13- ميگوييد ما به حياطخلوت آمريكا راه پيدا كرديم. از شما ميپرسم چه چيزي نصيب ما شده است؟
14- ميگوييد 100 كشور الگوي مديريت ما را خواستهاند. نام 20 كشور را ببريد.
15 - چرا كارشناسان شما مانند دانشجعفري، خوشچهره، افروغ، فرهاد رهبر شما را ترك كردند؟
16 – چرا ميخواستيد 700 ميليون دلار به يك آقايي بدهيد كه رهبري جلوي شما را گرفت؟
17 – قضاياي آقاي عليآبادي و اطرافيان ايشان چيست؟
18 – درآمد نفت 100 دلاري را چهكار كرديد؟
19 – از 60 رئيسجمهوري كه به ايران آمدند نام 5 نفر را ببريد.
ادعاهاي احمدينژاد
1 – نرخ تورم در ايران كمتر از 4 ساله اول است.
2 – در همه جاي دنيا نرخ تورم به سرعت در حال افزايش است اما در ايران در حال كاهش است.
3 – به نظرم بحثهاي آقاي كروبي (پيرامونهاله نور) نياز به پاسخ ندارد و ساختگي است.
4 – حرفي به آمريكاييها زدهام و به نخستوزير عراق هم گفتهام كه اگر آن را تكذيب كنند اسناد آن را منتشر خواهم كرد.
5 – اگر آقاي محصولي در عمرش يك ريال از بانكي وام گرفته است مال آقاي كروبي و تيمش چه برسد به اين 40 ميليارد.
6 – چرا از شهرام جزايري پول گرفتيد؟
7 – چرا عكس همسر من را كه نقشي در اين قضايا ندارد در روزنامه خود چاپ كرديد و به آن توهين كرديد؟
8 – در موضوع شهرداري آقاي لاري ميخواست پروندهسازي كند به من گفتند كنار برو.
9 – من به 60 كشور خارجي رفتهام و 60 رئيسجمهور به كشور ما آمدهاند.
10 – چرا وقتي در بنياد شهيد بوديد زندان درست كرديد.
11 – آقاي كروبي اول انقلاب خانهاش كجا بود اكنون در كجاست.
12 – اگر بنده خواستهام 700 ميليون دلار به كسي بدهم سند آن را منتشر كنيد.
13 – ستاد ايشان گفته 20 ميليارد تومان براي ارسال اساماس ميخواهيم بدهيم.
14 – براساس برآوردها بيش از 100 ميليارد تومان هزينه تبليغات شماست.
باران كوثري در ستاد مهدي كروبي
باران كوثري در ستاد مهدي مهدي كروبي
گروه سياسي: چند روزي است که پوسترهايي با عکس کروبي که رنگهاي بسياري را در بردارد در سطح شهر ديده ميشود که روي آن نوشته شده است «رئيسجمهوري براي همه رنگها» ؛ شايد بسياري فکر کنند که اين ايده نيز از ستاد تبليغات ستاد انتخابات کروبي نشات ميگيرد ولي پاسخي براي اين سوال داريم. مدتي است که ستاد خلاق حامي کروبي با حضور چهرههايي از هنرمندان، فعالان سياسي و اجتماعي و دانشگاهي تشکيل شده که در جهت طراحي بروشور و پوسترهاي تبليغاتي در جهت حمايت از کروبي فعاليت خود را آغاز کرده است. ستادي که چهرههايي چون باران کوثري بازيگر سينما، اروند دشتآراي کارگردان تئاتر و آرمان جعفري از کارآفرينان برتر کشور را به همراه دارد. البته چهرههاي بسيار ديگري در اين ستاد فعاليت ميکنند که ازچهرههاي برجسته اين عرصهها محسوب ميشوند. در چند روز اخير اين ستاد فعاليت خود را به صورت جديتري آشکار کرده است ازجمله آنکه با راهاندازي کارناوالهاي خياباني به تبليغ در حمايت از مهدي کروبي ميپردازد. شايد بههمين دليل بود که وقتي ديروز نزد باران کوثري رفتم تا با او و ديگر فعالان اين ستاد به گفتوگو بنشينم او صدايش گرفته بود و به سختي حرف ميزد، چرا که او نيز همراه ديگر حاميان مهدي کروبي هنگام مناظره احمدي نژاد و کروبي مقابل صدا و سيما رفته بود و پس از مدتي در خيابانها با فريادهايش حمايت خود را از کروبي اعلام ميکرد. او اينک جز حاميان کروبي است و او دلايل حمايتش را چنين بيان کرد: «به اعتقاد من اکنون تنها کانديداي جريان اصلاحات آقاي کروبي است و من هميشه گفتهام که هميشه به جريان اصلاحات راي ميدهم و با وجود احترامي که براي خاتمي قائلم، معتقدم که آقاي کروبي بهتر ميتواند راه او را ادامه دهد. زيرا معتقدم در شرايط فعلي ديگر نميتوان با اعتدالگرايي و تنها حرف زدن اهدافمان را به پيش ببريم و به کمي تندروي هم نياز داريم که به نظر من آقاي کروبي از اين ويژگي برخوردار است. از سوي ديگر ايشان با توجه به سابقهاي که دارند، نشان دادهاند که تنها شعار نميدهند و فردي است که ميتواند به برنامههايش عمل کند. از سوي ديگر ايشان از قدرت چانهزني بالايي برخوردار است و مطمئن هستم ايشان اجازههايي دارند که ديگران از آن برخوردار نيستند. با توجه به هجوم عوام فريبي و دروغ از سوي دولت فعلي تنها با صداقت و صراحت آقاي کروبي ميتوان راي مردم را جلب کرد. هرچند که تاکنون تبليغات مناسبي درباره برنامههاي ايشان صورت نگرفته است ولي من تنها راه نجات کشور را آقاي کروبي ميدانم.» همچنانکه او به کروبي راي ميدهد ديگر عضو آن ستاد آرمان جعفري از کارآفرينان فعال اين کشور نيز از دلايل حمايتش از کروبي سخن گفت. وي توضيح داد: «علت حمايت از کروبي ويژگي ايشان بود، نخست اينکه ما معتقديم در شرايط فعلي سياسي نيازمند فردي هستيم که فردي عملگرا باشد و در حوزه سياست به جاي آنکه جامعه را به سمت شعارهاي روشنفکري ببرد از اين قابليت برخوردار باشد که به چانهزني با سطوح بالاي حاکميت بپردازد و بتواند چالشهاي بزرگ دولت را حل کند و اين نيازمند اين است که بتواند اجماع نظري را در ردههاي بالاي حاکميت ايجاد کند. ديگر ويژگي ايشان اين است که براي اولينبار پس از پيروزي انقلاب يک کانديدا با برنامه وارد انتخابات شده و البته اين کاري است که مدتها قبل از آنکه آقاي کروبي تصميم بگيرد وارد عرصه انتخابات شود، صورت گرفته بود زيرا ايشان حزبي داشتند که به تدوين برنامه ميپرداختند و البته مدتهاست که شوراي راهبردي و برنامهريزي مشغول به تدوين برنامهاي تحت عنوان راهکارهاي رفع چالشهاي موجود در کشور بودند. ويژگي سوم آقاي کروبي تيمي است که همراه ايشان است زيرا تمامي افرادي که در کنار ايشان هستند در جريان اصلاحات نقشي جدي داشتهاند و اينکه برخي از آنها از زندانيان سياسي بودهاند و اينکه ايشان توانستهاند اين نيروها را بهرغم وجود ديدگاههاي مختلف کنار هم قرار دهند، نشان دهنده اين است که ايشان از اين توانايي برخوردار است که فضاي بسته گفتمان سياسي را باز کند. از سوي ديگر افرادي که در کنار ايشان قرار گرفتهاند فارغ از ديدگاه سياسيشان از افراد فرهيخته و توانمندي هستند که ميتوانند در رفع چالشهاي موجود در کشور نقش اساسي را ايفا کنند.» باران کوثري بر اين باور است که اين همان موجي است که دوم خرداد را به وجود آورد و چنين گفت: «من موضعگيري تندي نميکنم و ميگويم که انتخاب بعدي من آقاي موسوي است و از ايشان دفاع ميکنم ولي نميتوانيم اين موج را زير سوال ببريم، زيرا اين همان موجي است که از آقاي خاتمي حمايت کرد و دوم خرداد را شکل داد و فقط يک موج نيست ماجرا تنها يک دستبند سبز نيست بلکه جوانان ما از اين پتانسيل برخوردارند که چنين شور و حرکتهايي را ايجاد کنند ولي اگر ما نتوانستيم اين موج را به سمت خودمان هدايت کنيم نميتوانيم به انتقاد از اين موج بپردازيم.» اما آيا مردم اين روزها تحت تاثير هيجانات و موجسازيهاي سياسي قرار ميگيرند و يا اينکه با شناخت و آگاهي نسبت به برنامههاي يک کانديدا دست به انتخاب ميزنند، اين سوالي بود که پاسخهاي متفاوتي دارد. باران کوثري در پاسخ به آن گفت: «سياستمداران در آگاهي بخشي به مردم وظيفه بسيار مهمي را بر عهده دارند هرچند که همه وظيفه بر دوش سياستمداران نيست و اين يک حرکت مردمي است و آن فردي که در خيابان به يک شکلي براي کانديداي خود تبليغ ميکند کاري را انجام ميدهد. ولي اينکه من ميگويم اگر مردم به دنبال عکس و يا نماد يک کانديدا هستند به دنبال مطالعه برنامههاي آن نيستند و اين به دليل عدم آگاهي مردم است. مگر چه اندازه ذهن مردم ما از اين آمادگي است که يک برنامه اقتصادي را مطالعه کنند و از تاثير آن در زندگي خود باخبر شوند. به نظر من همين نقاشيهايي که آقاي احمدينژاد در تلويزيون نشان ميدهد به معناي سوءاستفاده از عدم آگاهي مردم است. من وظيفهاي که روي دوش سياستمداران ميگذارم اينکه بايد حواسمان باشد که ما به کسي برنامه اقتصادي ميدهيم که او از آگاهي برخوردار نيست بنابراين بايد ابتدا به تبليغات جذاب بپردازيم و مردم را جذب کنيم سپس به بيان برنامههاي خود بپردازيم. من از همان لحظهاي که آقاي خاتمي کنارهگيري کرد بنابر احساسات گفتم که من به کروبي راي ميدهم سپس به مطالعه برنامهها پرداختم.» وي تاکيد کرد: « اما اين سوال وجود دارد که مردم چگونه بايد به آگاهي سياسي برسند آيا از طريق صدا و سيما و يا از طريق کتابهاي درسي جوانان ما اين آگاهي را کسب ميکنند. به نظر من ما اينگونه تربيت ميشويم که تنها برخي موارد را ببينيم. من زماني ميتوانيم از جوانان توقع داشته باشيم که برنامهاي را ارائه کنيم و بگوييم کاري براي جذب تو انجام نميدهم بلکه تو به برنامههاي من توجه کن. به نظر من اتفاقي بود که در دوران خاتمي نيز روي داد به اينصورت که ابتدا موجي را ايجاد کنيم سپس به آموزش نيروها بپردازيم.» وي افزود: « اين مقداري به شعور سياسي مردم و مقداري هم به ما مرتبط است. زيرا ما بايد برنامه را به صورتي که براي مردم قابل درک باشد توضيح دهيم. به اعتقاد من مردم نبايد به دنبال ما باشند بلکه اين ما هستيم که بايد به دنبال مردم باشيم و برنامههايمان را به مردم منتقل کنيم.» باران کوثري معتقد است همين پخش مناظرههاي سياسي ميتواند در آگاهسازي مردم نقش مهمي را ايفا کند و چنين توضيح ميدهد: «چرا اين مناظرههاي سياسي تنها در اين ايام انتخابات پخش ميشود چرا اين مشاوران آقاي احمدينژاد که اکنون آمار و ارقامي را براي آنها نقاشي ميکنند در اين 4 سال نيامدند اين را مطرح کنند. ما در شرايطي قرار داريم که راي ما نه گفتن به يک امري است تا آري گفتن؛ حتي ما کانديدايي که به آن راي نداريم اگر با احمدي نژاد به دور دوم برود به او راي ميدهيم.»
اعتماد ملی
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 03,فوریه,2025